چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۵:۱۹
۰ نفر

زینب‌السادات افتخاری: سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی غیرایرانی بسیاری وجود دارند که مسائلی از قبیل اینترنت، بلوتوث، هک و تکثیر نرم‌افزارها و فیلم‌های مختلف را دستمایه کارشان قرار می‌دهند و نمونه‌های بسیاری از آنها در دسترس جوانان است.

آشنایی مخاطبان جوان ایرانی با موضوعاتی شبیه به این، توقع آنها را از این نوع فیلم‌ها و سریال‌ها بالا برده و رقابت میان ساخته‌های ایرانی با نمونه‌های خارجی‌اش را سخت کرده است. این روزها سریالی با نام هوش‌سیاه از شبکه 3 سیما در حال پخش است که سوژه اصلی آن، تخلفات اینترنتی است و یک تیم پلیسی مسئول رسیدگی به این جرائم هستند؛ کاری  نو   با  اتفاقات جدید در حوزه تلویزیون، به کارگردانی مسعود آب پرور که پیش از این هم در حوزه اینترنت و رایانه کارهایی ساخته بود و مورد اقبال عمومی هم قرار گرفت. هوش سیاه با وجود اینکه کاری به‌نظر خوش‌ساخت است، گاه کاستی‌هایی نیز دارد که به چشم می‌خورد اما آنچه اهمیت دارد قدم برداشتن کارگردانان و فیلمسازان در حوزه کارهایی این‌چنینی است که در هالیوود و سینمای اروپا سال‌هاست مورد توجه قرار گرفته و مخاطبان بسیاری را همراه خود کرده‌اند.

  • شما در اغلب کارهایی که ساخته‌اید سوژه اینترنت و رایانه را انتخاب کرده‌اید. چطور شد که سریالی با موضوع جرائم رایانه‌ای را در دستور کار قرار دادید؟

سال 85 فیلم سینمایی «قتل آنلاین» من اکران شد و مدیریت جدیدی که به مرکز سیما فیلم آمده بود - آقای اسلامی - خیلی ابراز تمایل کردند که ما سریالی با این شکل و شمایل در ارتباط با جرم‌های اینترنتی و رایانه‌ای داشته باشیم که بیشتر در فضای جوان‌پسند و امروزی همراه با تکنولوژی‌های روز ساخته شود.

  • چقدر روی داستان‌ها تحقیق و نگارش صورت گرفت؟

پس از تأیید، با تعدادی از دوستان روی پرونده‌های تخصصی مربوط به جرائم رایانه‌ای در دایره 13 اداره‌آگاهی متمرکز شدیم و با کمک سرهنگ بهرامی و دوستان دیگری که در آنجا بودند تقریبا تمام پرونده‌ها را مطالعه کردیم. تعدادی از آنها انتخاب شدند و تحقیق و نگارش روی آنها صورت گرفت؛ برخی دیگر از داستان‌ها هم که دراماتیزه نبودند، یعنی جنبه نمایشی نداشتند عناصر لازم به آنها هم اضافه شد تا اینکه کم‌کم کار شکل جدی پیدا کرد.

  • هوش سیاه کار نو و جدیدی در مبحث جرائم رایانه‌ای محسوب می‌شود. قبلا هم ما تله‌فیلم‌هایی با موضوع پخش بلوتوث دیده بودیم اما شاید به این گستردگی پرداخت نشده بود، شما این بار به ریزترین جرائم هم پرداختید. فکر می‌کنید جای چنین سریالی چقدر در رده‌بندی سریال‌ها خالی بود؟

خیلی زیاد، فکر می‌کنم یکی از اشکالاتی که در ارتباط با کشورهای جهان سوم وجود دارد، این است که همیشه فرهنگ‌پذیر هستند. مثلا پدیده‌های تکنولوژیک پدید می‌آیند و به کشورهای دیگر وارد می‌شوند و بدون اینکه بستر‌سازی‌ فرهنگی و آموزشی خاصی در این زمینه صورت گرفته باشد مورد استفاده گسترده و شاید حتی بی‌رویه قرار می‌گیرند که این قاعدتا می‌تواند عوارض و آسیب‌های جدی به کشور پذیرنده وارد کند. به‌نظرم در کشور ما این اتفاق خیلی هم دیر رخ داده و باید زودتر از اینها به فکر ساخت چنین سریال‌ها و فیلم‌هایی می‌افتادیم. یکی از اهداف هوش سیاه اطلاع رسانی در زمینه پدیده‌های تکنولوژیک، عوارض، جوانب و پیامدهای آن است که امیدوارم درحد و اندازه‌های خودش بتواند فرهنگسازی‌ لازم را در این زمینه داشته باشد.

  • هوش سیاه یک قصه اصلی دارد و قصه‌های فرعی در کنارش روایت می‌شوند. چقدر به قصه اصلی در این کار پرداخته شده است. قصه اصلی ارجحیت دارد یا قصه‌های فرعی؟

پرونده‌های فرعی که هر کدام در یک قسمت گفته می‌شود و بعد تمام می‌شود، عامه مردم را درگیر خود می‌کند. ولی فکر می‌کنم جوان‌ها و کسانی که به‌طور ویژه مورد رصد و هدف سریال هستند، یعنی جوان‌هایی که با این پدیده آشنایی دارند و از کاربرهای  رایانه‌ای هستند،  اتفاقا  قصه اصلی را دنبال می‌کنند. به‌طور دقیق ما از قسمت 11 به بعد به قصه اصلی می‌پردازیم و هر چه جلوتر می‌رویم این معضل بزرگ‌تر می‌شود و دایره تخصصی مبارزه با جرائم رایانه‌ای به این نتیجه می‌رسد که باید گروهی به‌طور خاص به‌دنبال این پرونده بروند و به‌دنبال بستن این پرونده باشند چرا که به عقیده خودشان لذت به نتیجه رسیدن پرونده‌های دیگر تا بسته نشدن این پرونده به کامشان تلخ خواهد شد.

  • در هوش سیاه شما امکانات خاصی برای نیروی پلیس قرار دادید، تدوین و ریتم کار متفاوت از آنچه دیده بودیم انجام شد و کار به نوعی پلیسی و اکشن بود، حرکت در کار دیده می‌شود. چقدر این نوع کار و ریتم را از فیلم‌ها و سریال‌های پلیسی خارجی که بعضا در حال پخش از شبکه‌ها هستند الگوبرداری کردید؟

شنیدم که این سریال را با سریال خارجی جنایت‌های غیرحرفه‌ای که اتفاقا از شبکه3 سیما هم در حال پخش است مقایسه می‌کنند. من نمی‌دانم که این سریال چه مدت است پخش می‌شود و محصول کدام کشور است و تا این لحظه حتی یک فریم از کار را هم ندیده‌ام. اما به سینمای هالیوود ارادت خاصی دارم. تولیدات روز به‌خصوص آمریکا را دنبال می‌کنم و اصلا انکار نمی‌کنم که ممکن است از کاری تأثیر گرفته باشم؛ همان تأثیری که همه فیلمسازان ممکن است بگیرند. سینما یک پدیده وارداتی است، زبان آن یک زبان غربی است و همه آن را یاد می‌گیریم و درواقع من هم با آن آموزه‌هایی که داشتم این مجموعه را ساخته‌ام. از آن سریال به‌خصوص چیزی ندیده‌ام اما سریال‌های زیادی دیده‌ام که انکار نمی‌کنم از آنها تأثیر گرفته‌ام و اصلا هم ناراحت نیستم و فکر می‌کنم کاری ساخته شده است که شایسته سلیقه مخاطب امروزی تلویزیون ماست.

  • چقدر از امکانات و تکنولوژی‌هایی که در این سریال به نمایش درآمده واقعی است و چقدر ساخته و پرداخته ذهن شماست. مخصوصا جلوه‌های ویژه رایانه‌ای که در کار از آنها بهره گرفته‌اید چقدر جنبه بیرونی دارند؟

در بسیاری از فیلم‌های امروزی و فیلم‌های دهه‌های پیشین سینمای دنیا که نگاه کنید، فیلم‌هایی را می‌بینید که کل آنها یا بخشی از فیلم‌ها، نتیجه تخیل یا پیش‌زمینه ذهنی نویسنده و یا سازندگان آن فیلم هستند اما بعدها، در سال‌های آینده می‌بینیم که دانشمندان و متخصصان توانسته‌اند به آن تکنولوژی مورد اشاره دست پیدا کنند و الان دیگر مثال زدن این فیلم‌ها کار سختی نیست. حتی قبل از تاریخ سینما و پیدایش آن هم، اول ژول‌ورن «سفر به کره ماه» را نوشت، بعد بشر فکر کرد می‌تواند به کره ماه سفر کند؛ این در واقع یکی از وظایف ماست.

من یک فیلمساز مستند نیستم که براساس آنچه واقعی است فیلم بسازم، من صاحب یک سلیقه و بینشی هستم و به لحاظ اجتماعی، فلسفی و روانی احساس می‌کنم همیشه یک چیزهایی باید باشد که نیست و جای خالی آنها را با ذهنیت‌ام پر می‌کنم و بعد طبیعی است که چه پلیس، چه وزارت کشور، دولت، ملت و هرکسی در واقع سعی می‌کند جای خودش را در آن کار پیدا کند. من تنها از آنچه دیده‌ام می‌توانم بگویم حدود 90درصد پرونده‌های مربوط به جرائم رایانه‌ای امروز در ایران پیگیری می‌شود و به نتیجه می‌رسد و مجرم را دستگیر می‌کنند.

  • پس به نوعی شما در این سریال به کسانی که از این ابزار استفاده می‌کنند، استفاده درست از آن را گوشزد کردید؟

بله. تفاوتی که مجرمین در این سیستم با مجرمین سنتی دارند این است که اغلب جوان هستند، عمدتا بسیار با سواد هستند و تقریبا همه به یک زبان خارجی تسلط دارند. ببینید زمانه تغییر کرده است. فرم عوض شده و جامعه تغییر شکل داده است؛ قاعدتا پیگیری چنین انسان‌های باهوش اما شاید بی‌اخلاق یا ناآشنا به اخلاق، نیاز به پلیس هوشمند دارد؛ پلیسی که بتواند در ملتش ایجاد غرور کند، به‌واسطه پیشرفت‌هایی که دارد و ما چه بخواهیم و چه نخواهیم این پلیس ماست و اقتدار پلیس نشانه امنیت ملی است و من به‌عنوان یک فیلمساز این وظیفه را دارم تا این اقتدار و قدرت را نشان دهم.

کد خبر 106698

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز